ماموریت
هم اکنون در فرودگاه هستم و قرار است با یکی از انشاءا… ایرلاین ها به ماموریت بروم. بدینوسیله از همه خوانندگان وبلاگ حلالیت طلبیده و امیدوارم پس از بازگشت؟! در خدمت دوستان باشم.
خیلی با خودم کلنجار میرفتم که مطلب بنویسم. یعنی اینکه نوشتنم میآمد شدید، ولی اصل قضیه آن بود که نوشتنیهایم گفتنی نبودند. بخشی از آن بر میگردد به غر زدن که به طور عام در زندگی و به طور خاص در روزنوشتها چندان اهلش نیستم و بخشی دیگر به مسائلی که شاید برای طرح زود…
مدتهاست که به این موضوع فکر میکنم. کارفرماها گاه رفتار وحشتناکی در مقابل کارکنان خود دارند. مطالبه تضامین قانونی سنگین مانند چک و سفته. برگههای سفید امضا برای استعفا و تسویه حساب و مواردی مشابه که هنوز هم برایم قابل هضم نیست. از طرف دیگر دیوار بیاعتمادی بین کارکنان و شرکت نیز گاه سر به…
پارسال بود که دیدم یک موسسه خیریه تقویم رومیزی چاپ کرده است و در هر صفحه تقویم یکی از شرکتهای اسپانسر آنها آرم و نشان خود را درج کرده است و در ابتدای تقویم هم هر شرکت معرفی شده است. من در اهداف خیرخواهانه و مقدس این موسسه هیچ شکی ندارم و کلماتم از عهده…
عرض شود که: به دلیل مشکلات شخصی هفته گذشته را نه آنچنان در بهساد بودم و نه خیلی زیاد در اینترنت و شاید برای اولین بار در طول زندگی کاری بود که ذهنم نمیتوانست به بهساد معطوف شود. اینکه در هر تهدید فرصتی نهفته است، مصداق بارز مشکلات من بود. اولین مسئله برایم این بود…
اگر من فقط از یک مورد در بهساد خیلی ناراضی باشم، مسئله کیفیت است. در مورد آن به کرات در روزنوشتهای بهساد نوشتهام. بارها و بارها تصمیم کبری (به معنی بزرگ) گرفتهایم که در زمینه بهبود کیفیت کاری کنیم. اعتراف میکنم که راضیکننده نبوده است. طبیعی است که من بهساد را در این زمینه با…
عرض شود که: یلدانویسی باعث شد که من بخش جدیدی در روزنوشتهای بهساد ایجاد کنم که خاطرات بهسادی محسوب میشوند. سعی خواهم کرد که این خاطرات علاوه بر جذابیتهایی که به خصوص برای دوستان بهسادی و من دارند، از نکات مدیریتی و تجربی هم برخوردار باشند. اما پر واضح است که همه خاطرات چنین اصلی…
بخش اول، نظر سنجی در بخش های پیش به مقررات لازم در محیطهای شرکتهای نرمافزاری پرداخته و بیان شد که قانون، محدودیت نیست. با توضیحاتی که یکی از دوستانم به صورت شفاهی ارائه داد، تغییر کمی در عنوان موضوع ایجاد کردم، آنهم بدین صورت که قانون، لزوما محدودیت نیست. در ادامه مواردی را که فکر…
در نظر داشتم در مورد بخش دوم و شاید نهایی “قانون، محدودیت نیست” بنویسم. به موضوعی که مدتهاست در ذهن مرور میکنم، رسیدم که کمتر در فضای وبلاگهای نرمافزاری به آن پرداخته شده است. همه میدانیم که یکی از چالشهای مهم شرکتهای نرمافزاری جلوگیری از تکثیر غیر مجاز برنامههای آنان هست. از طرف دیگر ممکن…
چه خوب که لازم نیست خیلی فکر کنم تا ادبیات نوشتهام درست باشد، تحلیل داشتهباشم و نتیجهگیریهای لازم را طوری بنویسم که حساب همه جوانب را کرده باشم. دو دوست عزیز و خوب یعنی علی واحد و امیر مهرانی از من دعوت کردهاند که به مناسبت شب یلدا، خاطرههای شاد بنویسم. خیلی هم به قول…