سال ۱۳۸۹، سال رضایت مشتری

  آن فصل که شب، عنفوان ستاره شد خورشید در لنگرگاه سرد آرمیده بود یلدا، شعور زمین بود، در افزونگی برف سرما، تکرار روزمرگی قطبستان شب بود   “باهار” خرامان که رسید خورشید، به اقیانوس وجود ما وزید و ماهی‌ها آغاز سبز زمین را تبریک می‌گفتند   زمان پیوسته به صورت خطی در حرکت است…

وقتی که دزد به کاهدان می‌زند

عرض شود که: چند روز پیش به یکی از سازمان‌ها، یک کارتون شامل هدایای بسته‌بندی شده نوروزی فرستاده بودیم که راننده آژانس به سازمان تحویل دهد. در حدود ساعت ۱۰ صبح بود که دلشوره عجیبی پیدا کردم و با یکی از مسئولین آن سازمان تماس گرفتم و صراحتا در مورد دریافت هدایا پرسیدم. از او…

مهندسی نرم‌افزار و میوه فروشی، نگاهی دیگر

عرض شود که: قبلا مطلبی نوشته بودم در مورد میوه فروشی و مهندسی نرم‌افزار. این موضوع گاهی در ذهنم جا باز می‌کند و در جلسات و بحث‌ها، موضوع را به اینجا می‌رسانم که کاش میوه فروش شده بودیم و قس‌علی‌هذا… و طرف مقابل هم گاه کمی به فکر فرو می‌رود و دلش برایمان می‌سوزد و…

به پاقدم بهار

عرض شود که، هر سال به پاقدم بهار در بهساد برای تبریک سال نو شعری انتخاب می‌شود و بر روی کارت‌ها تبریک و هدایا چاپ شده و برای دوستان ارسال می‌شود. پارسال شعرهای مختلفی ارائه شد که پس از رای گیری و یک فرآیند کاملا دموکراتیک! شعر برتر انتخاب شد. امسال نیز چهار شعر به…

صادرات نرم‌افزار از کشمش واجب‌تر است

  روزهای پایان سال است و عجیب که بهساد هنوز پایان سالی نشده‌است. همه چیز آرام است و به نظر می‌رسد که فشار کار و آن تندباش تندباش همیشگی این روزها کمتر در بهساد وجود دارد. برای هدایای پایان سال دوستان و مشتریان یحتمل مشی سال گذشته را ادامه خواهیم داد و آن خرید کتاب…

بازمهندسی فرآیندها، آسان یا دشوار؟

عرض شود که: هفته‌گذشته را کاملا تهران بودم و به دنبال مطالبات، فکر می‌کنم که کارفرمایان عزیز!؟ با مسئله‌ای به نام عدم پرداخت مطالبات پیمانکار دیگر روبرو نیستند. مسئله را برای خودشان حل کرده‌اند. به این قرار که با باز مهندسی فرآیندهای سازمانی (Business Process Re-engineering) کاری کرده‌اند که دیگر پیمانکاران مفلوک چیزی به عنوان…

۵ سالگی روزنوشت‌های بهساد

  ‌۵ سال پیش در همین روزها بود (‌دوم اسفند ماه) که روزنوشت‌نویسی رسمی در بهساد شروع شد،‌قبلا هم یک وبلاگ گروهی ناشناس داشتیم که متاسفانه هم کلمه عبور آن را فراموش کرده‌ام و هم قابل خواندن نیست. حالا خیلی عمیق خوشحالم بدون اینکه برنامه‌ریزی خاصی صورت گرفته‌باشد، ‌همکارانم در همان روز شروع رسمی در…

نه هر که سر بتراشد، قلندری داند

عرض شود که: فعلا، این بنر روزنوشت‌ها را تغییر دادیم. خیلی وقت و در واقع بعد از تغییر قالب بود که تصمیم داشتم بنر مناسبی برای روزنوشت‌ها تهیه کنم. متاسفانه موضوع پشت گوش انداخته می‌شد تا اینکه با مشورت دوستان تصمیم بر آن شد که طرحی را که آقای مقدسی قبلا برای یکی از نمایشگاه‌های…

باز اندیشی در مفهوم امنیت شغلی کارکنان

امنیت شغلی ازجمله مسائلی است که افکار و انرژی کارکنان سازمان ها را به خودمشغول می کند و بخشی از انرژی روانی وفکری سازمان صرف این مسئله می شود.درصورتی که کارکنان از این بابت به سطح مطلوبی از آسودگی خاطر دست یابند توان وانرژی فکری و جسمی خود را دراختیار سازمان قرار می دهند و…