حرف زور!

چند وقت پیش برای منشی و مسئول دفتر با یک آقایی مصاحبه می‌کردم. در بین مصاحبه متوجه شدم که طرف مقابل روحیه خاصی از سرکشی و نافرمانی دارد. از او پرسیدم تا چه حد زیر بار حرف زور می‌رود؟! گفت: “هیچی، می‌زنم کاسه کوزه هر چی زورگو را به هم می‌ریزم” از او پرسیدم در…

این‌ها مشتری می‌شوند؟

فرهاد سپیدفکر عزیز در بخش نظرهای نوشته قدرت نه گفتن به نکته خوبی اشاره کرده‌ است. چطور می‌توان تشخیص داد که یک سازمان که درخواست دمو و جلسه دارد قابلیت تبدیل شدن به مشتری را دارد و یا نه. در این نوشته سعی می‌کنم به نکاتی که بر حسب تجربه دست یافته‌ام بپردازم. اما مهم‌ترین…

جزیره کوچک خوش‌بختی

پنج‌شنبه‌ها در بهساد روز کار نیست. حداقل خود من آن را بیش‌تر به مطالعه و فکر اختصاص می‌دهم. راضی هم نیستم دیگر همکاران هم به کارهای هر روز بپردازند؛ گرچه گاهی موضوع مطالعه زیاد جدی گرفته نمی‌شود و دوستان به کارهای عقب افتاده می‌پردازند که البته کمی تا قسمتی موجب گلایه از دوستان بهسادی است….

قدرت نه گفتن

چند وقت پیش به جلسه‌ای برای دموی نرم‌افزاربرنامه‌ریزی و مدیریت پروژه رفته بودم. از ابتدای جلسه هم معلوم بود که دعوت کرده‌اند که فقط نرم‌افزار را ببینند و به معلوماتشان اضافه شود و از طرف دیگر هم خودشان را از دست بچه‌های بازاریابی ما خلاص کنند. جلسه بد پیش نمی‌رفت و انصافن در بعضی موارد…

بـُــغض

در مدت هشت – نه سالی که روزنوشت‌های بهساد نوشته می‌شود، این اولین بار بود که به این مدت طولانی (حدود یک ماه) ننوشتن من طولانی شود. اما چرا ننوشتم؟ بغض: این روزها بغضی عمیق در گلوی من هست. این بغض سال‌هاست که وجود داشته ولی این روزها این بغض عمیق‌تر شده و یا این…

ما و تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی

در یازده سالی که بهساد به دنیا آمده است، تا به حال پیش نیامده که در پرداخت حق بیمه و ارائه لیست بیمه به سازمان تامین اجتماعی تاخیر داشته باشیم، به جز یک بار که من ماموریت بودم و هم‌کار من آن را فراموش کرده بود و به خاطر تاخیر در ارائه لیست به مدت…

خیانت در امانت

چند وقت پیش بود که با دوستی صحبت می‌کردم که شرکت نرم‌افزاری دارد. حال و روز خوشی نداشت و از او که پرسیدم موضوع چیست سر صبحت را باز کرد. داستان از این قرار است که این دوست ما با شرکتی برای پشتیبانی نرم‌افزار قرارداد داشته‌اند که هر سال تمدید می‌شده‌است. پس از مدتی دوست…

محیط زیست را دریابیم

من همیشه سفر با قطار را دوست داشتم. دلایل زیادی دارد، از جمله آن‌که وقتی از پنجره قطار به بیرون نگاه می‌کردم کم‌تر آلودگی زیست محیطی و اثرات فعالیت آدم‌ها دیده می‌شد. چند وقت پیش بود که از سفر با قطار باز می‌گشتم، در کنار ریل قطار تعداد زیادی از بطری‌های آبی که در قطار…

| |

گروهی برای مبارزه با رشوه و فساد اداری

مدتی فعالیت‌های ضد فساد اداری و مبارزه با رشوه‌خواری من کم شده بود. دلیلش این بود که باید از نظر فکری دارای صلابت و اعتقاد بیش‌تری برای این‌کار می‌شدم که شدم. آن‌قدر که بتوانم خود منع رطب کنم! در حال حاضر باور دارم که ظرفیت دوستان من و من در حد این است که ابتدا…

|

پروانه‌ها

به طور کلی این روزها و شاید امسال کم‌تر می‌نویسم. دلیل؟ دلایل زیادی دارد. از سفرهای استانی گرفته تا توسعه‌های جدید بهساد که فشار کاری را (که البته راضی هستم) بیش‌تر کرده است. فشار مالی هم که چیز جدیدی نیست. مدت زیادی است که درگیر آن هستیم مانند بسیاری از سازمان‌های ریز و درشت کشور….